http://boose91.blogfa.com/

سلام دوستان .

سلام راهپیمویان راه حق.

سلام بر شما عدالت جویان حق

سلام بر شما کسانی که دست کودکان را به گرمی می فشارید

و سلام به شما که راه حضرت مولایمان علی راه می پیمویید

و سلام بر شما که در این زمانه وانفسا از کودکان و دختران و بیوه زنان حمایت می کنید

تا انان حال خوبی داشته باشند .

سلام برتو ای بانو . سلام بر تو ای که دست انان را میگیری .

و من خیلی خوشحالم که در این جهان درد و دود

در این جهان که همش کشتار و کشت هست

کسانی هستند که مایه برکت جامعه و کشور می باشند .

و انان شمایید .

ولی در این زمانه درد و وحشت

در این دوره ای که تن فروشی و خود فروشی باب گشته .در این زمانه ای

که کودکان را اذیت می کنند و از سن کوچکی به کار گدایی و دست فروشی و گل فروشی انان را

به میان ادمیان و ماشینها می برند

شما هستید و شما مثل فرشته ای هستید که دارید خدمت می کنید و

من میثم از نجف آباد اصفهان دست شما خوبان را به گرمی می فشارم و می بوسم

دست ان کارگر باغبان شما را می بوسم .

خسته نباشید . ارادتمند کوچک شما :  میثممممممممممممممم .

http://boose91.blogfa.com/

دختره گل فروش محلمون از خستگی روی زمین نشست ....

فاحشه محلمون هم تو ماشین شاسی بلند نشست .....

آخه هردو پشته چراغ قرمز بودند.

نمیدونم پول کثیفه یا دنیا؟؟؟

می ترسم از روزی که فاحشه الگوی این دختر بشه

دخترک هم بدونه تن فروشی سودش بیشتره ........  .

گاهی اوقات دیوانه میشم

به خدا میگم خدایا چرا باید سن تن فروشی و خود فروشی و پیسی گری

اینقد پایین بیاد.

خدایا چرا ما انسانها رو خلق کردی

خدایا چرا دختران و زنان جامعه ما دارن این کا رو می کنن.

خدایا داری ماها رو امتحان می کنی و ماها داریم نگاه می کنیم .

انجمن ایها من خسته ام

خسته از این ادمها

تابه حال با دختری نبوده ام .

اصلا عذاب اون دنیا رو وقتی میبینم میگم خدایا من و کمک کن .

اما وقتی میبینم که زنان و دختران جامعه ما دارن تن فروشی می کنن

حالم بد میشه .بابا چرا برا نان شب .

برا چندی . برا تهیه نیاز دانشگاه . برا تهیه لقمه نان شب.

ولی مسئولین جامعه فقط دارن نگاه می کنن.

کاری از پیش نمی برند .

خدایا چرا مسئولین جامعه  فقط نگاه می کنن.

چرا برای از بین بردن مواد مخدر و فقر و فاصله طبقاتی کاری نمی کنن.

چرا برای اینکه دختری برای تهیه مواد مخدرش حاضره 6 پسر جوون

باهاش باشن کاری نمی کنن.

خدایا حالا دیگه عذاب منو برسون .

خسته ام . خسته ام

دلم میخواد با شما مهربونا درددل کنم .

به خدا خسته ام        .

http://boose91.blogfa.com

دختره گل فروش محلمون از خستگی روی زمین نشست ....

فاحشه محلمون هم تو ماشین شاسی بلند نشست .....

آخه هردو پشته چراغ قرمز بودند.

نمیدونم پول کثیفه یا دنیا؟؟؟

می ترسم از روزی که فاحشه الگوی این دختر بشه

دخترک هم بدونه تن فروشی سودش بیشتره ........  .

گاهی اوقات دیوانه میشم

به خدا میگم خدایا چرا باید سن تن فروشی و خود فروشی و پیسی گری

اینقد پایین بیاد.

خدایا چرا ما انسانها رو خلق کردی

خدایا چرا دختران و زنان جامعه ما دارن این کا رو می کنن.

خدایا داری ماها رو امتحان می کنی و ماها داریم نگاه می کنیم .

انجمن ایها من خسته ام

خسته از این ادمها

تابه حال با دختری نبوده ام .

اصلا عذاب اون دنیا رو وقتی میبینم میگم خدایا من و کمک کن .

اما وقتی میبینم که زنان و دختران جامعه ما دارن تن فروشی می کنن

حالم بد میشه .بابا چرا برا نان شب .

برا چندی . برا تهیه نیاز دانشگاه . برا تهیه لقمه نان شب.

ولی مسئولین جامعه فقط دارن نگاه می کنن.

کاری از پیش نمی برند .

خدایا چرا مسئولین جامعه  فقط نگاه می کنن.

چرا برای از بین بردن مواد مخدر و فقر و فاصله طبقاتی کاری نمی کنن.

چرا برای اینکه دختری برای تهیه مواد مخدرش حاضره 6 پسر جوون

باهاش باشن کاری نمی کنن.

خدایا حالا دیگه عذاب منو برسون .

خسته ام . خسته ام

دلم میخواد با شما مهربونا درددل کنم .

به خدا خسته ام        .

http://boose91.blogfa.com

گفتگویی با روسپی جوان تهرانی

شاید شما هم در تاریکی های شب چشم هایتان

به زنانی که با سر و وضعی زننده کنار خیابان ایستاده اند

 را دیده یا شنیده اید، زنانی که بر خلاف ظاهر

خوش آب و رنگشان سینه ای پر از درد دارند.

 ساعاتی از آخر شب را در

خیابان های پایتخت می گذرانیم ،

می گویند، قیمت هایشان متفاوت است،

اول گمانمان این بود که تنشان قیمت اجناس را می گویند

 اما انگار قیمت بود که با هم فرق داشت،

اتحادیه خاصی هم ندارد، هر کسی خودش قیمت می دهد.

 میدان مادر مقصد اولمان بود، راهی آنجا شدیم،

 انگار کاسبی های آخر شب هم سرقفلی دارند،

 اگر یک خانم بیش از ۱۰ دقیقه در محلی بایستد

مقصود این است که روسپی است و

به دنبال مشتری می گردد، شاید تذکر هم بدهند

چرا اینجا ایستاده ای!

یک خودروی خارجی توقف می کند ، زن با شتاب

به سمت خودرو می رود، چند کلمه ای صحبت

 و به آرامی در صندلی جلو جای می گیرد

و به سمت مقصد نامعلومی حرکت می کنند.
به بزرگراه اشرفی اصفهانی می رسیم،

 پاساژی معروف در این بزرگراه قرار دارد

که درست رو به روی آن کنار بزرگراه

 پاتوق زنانی است که با تاریکی هوا

برای کار کردن به خیابان می آیند،

نام یکی از آن ها مژده است ، مژده فقط ۱۹

 سال دارد اما چهره اش با آن همه

 آرایش و پروتز های گوناگون به سان ۳۵ ساله هاست

و برای کار به تهران آمده

اما پردرآمد تر از این کار پیدا نکرده،

 به قول خودش هر جا کار کنی نظر سو، به تو دارند

 چه بهتر که خودت دست به کار شوی

که سرت کلاه نرود و خیالت راحت باشد

که اجباری در کار نیست و با رضایت کامل

 تن به این کار می دهی.

از مژده می پرسم نام شغلت چیست؟

 بدون درنگ می گوید تن فروشی….

مژده از درآمد های شبانه اش می گوید

و اینکه در هفته یک شب را کاملا تعطیل می کند

چون به استراحت نیاز دارد.

یک سال و اندی است که تن فروشی می کند،

 می گوید پولش برکت ندارد

 اما درآمد خوبی دارد، اگر مشتری باشد تا شبی

۵۰۰ هزار تومان را کاسبم ، اما اگر نباشد

 باید به ۱۰۰ هزار تومان قانع بایم.