برای نخستین بار، "جغرافیای کار کودکان در ایران" در این سمینار مطرح خواهد شد


زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی(ع) دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد برنامه ریزی رفاه اجتماعی می باشد؛ وی از سال 1378 فعالیت خود را در زمینه رفع معضلات اجتماعی آغاز کرده است.

برای شروع لطفا تعریفی از معضل رو بیان کنید؟

معضل کودکان کار صحبت دیروز و امروز نیست و به نظر می رسد که از ارمغان های انقلاب صنعتی برای اقشار فقیر جوامع بوده است. امروزه کشورهای کمی در جهان می توانند ادعا کنند که کودک کار ندارند. اما آنچه مهم است روند مسئله است و رشد آن که در بعضی از کشورها به کاهش گرائیده و در برخی از کشورها رو به افزایش است.ما کودک کار را کودکی می دانیم که به دلیل فعالیت اقتصادی در معرض آسیب جسمی و روحی قرار می گیرد و از آموزشهای متناسب با سن خود، محروم می گردد.این فعالیتهای اقتصادی در جامعه ما گستره وسیعی دارد و از کارگاههای زیر زمینی که به چشم نمی آید تا سطح خیابانها که هر روز شاهد حضور کودکان هستیم را شامل می شود.همچنین در بسیاری از موارد، کودکان به امور مجرمانه مانند قوادی و فروش مواد مخدر و اعمالی از لین دست وادار می گردند که برخی معتقدند این امور نیز از مصادیق کار کودک به شمار می روند. گرچه در این زمینه به طور کلی آمار قابل استنادی در کشور ما موجود نیست، اما طبق برداشتهای فعالین این حوزه، به نظر می رسد معضل کار کودکان در جامعه ما در سالهای اخیر روند رو به کاهش نداشته است و این امر ضرورت توجه به این معضل را تشدید می کند.


سابقه کوتاهی از فعالیت های جمعیت؟

جمعیت در طرح کودکان بی کتاب، در سال 1387 با کمک خانم مینا زمانیان پایه گذار طرح ؛که به واقع می تواند همچون ملاله یوسف زی سمبل یک نوجوان کوشا در راه تحصیل کودکان باشد؛ ،گستره وسیعی از کودکان را که اغلب ایرانی نیز بودند، شناسایی نمود که علاوه بر معضل کار اجباری، از نداشتن اوراق هویت و محرومیت از تحصیل نیز رنج می بردند و در راستای بازگرداندن این کودکان به مدرسه، فعالیت خود را آغاز نمود. در واقع قبل از این که راجع به فعالیتهای جمعیت صحبت کنیم، بهتر است کمی در ماهیت معضل عمیق تر شویم و شرایط را موشکافی کنیم . ما با محله هایی مواجهیم که کار کودکان از لحاظ فرهنگی بد شمرده نمی شود و ممکن است در یک کوچه چند خانه باشد که کودکان همه آنها کار می کنند و این موضوع جا افتاده است و قباحت آن به دلیل حاکم بودن "فرهنگ فقر" ازبین رفته است. والدین در این محله ها، در مدل "هزینه-فایده" ای که برای کار کودک تعریف نموده اند به نظر خودشان، یک کودکیِ بی ارزش را هزینه می کنند تا یک درآمد روزانه با ارزش کسب کنند و خود را در این تجارت برنده می دانند. نبود اهرم های فشار قانونی و برخوردهای جدی با این والدین نیز "هزینه ها" را کمتر می کند. هدف جمعیت پایه ریزی سلسله فعالیتهایی است که این مدل را در ذهن اهالی محلات مختل نماید. اولین گام ارزش بخشی به "کودکی" به عنوان حلقه گمشده این تفکر است. کودکان در مناطق حاشیه، در حاشیه ترین گروه هستند که بیشترین بار را از مسائل به دوش می کشند و کمترین حقوق را دارا هستند. این که جمعی از افراد به طور داوطلبانه و به طور روزانه وقت و انرژی خود را در مکانهایی که مختص کودکان است می گذارند تا از تالم و درد کودکان بکاهند و از آسیب دیدگی بیشتر آنها جلوگیری کنند و بخشی از حقوق پایمال شده شان را به آنها بازگردانند، این حال و هوا را در محله تغییر می دهد و به تدریج نگرش به کودک را کمی تلطیف می کند. این تجربه ای بوده است که ما در "خانه های ایرانی علم " در محلاتی که کودکان کار بیشترند کسب کردیم. گویا والدین این سوال کم کم برایشان مطرح می شود که اگر این همه آدم با جان و دل برای کودک من وقت می گذارند، شاید ارزشی در این کودکی نهفته است که من از آن غافلم. کم کم به تعداد والدینی که علاقمند به حضور کودکانشان در این مراکز بودند افزوده شد و از حضور آنها استقبال کردند. پس یکی از ماموریتهای ما این بوده که ارزش واقعی آنچه را که والدین هزینه می کنند تبیین کنیم. وظیفه دوم ما ایجاد مبنایی برای مقایسه منفعت لحظه ای و روزانه با منفعت دراز مدت است که هم با ایجاد چشم اندازهای تازه در کودکان و هم پس از چند سال فعالیت، معرفی الگوهای موفق از کودکان، قابل انجام است. گرچه برای کسی که هزینه ماده مخدرش را روزانه باید تامین کند، گاه آنچه می داند با آنچه انجام می دهد فاصله دارد، ولی در کل ما تاثیر این نوع فعالیت را در کلیت محلات به طور محسوس و ملموس دیده ایم.


راهکارهای جمعیت برای برطرف کردن معضل بچه های کار چیست و برای پیشگیری چه باید کرد؟

مهمترین مسئله ای که بچه های کاری که ما با آنها در ارتباطیم دارند، اعتیاد والدین هست و فقر فرهنگی که به نظر می رسد تا این مشکلات حل نشود، تنها می توان از میزان آسیب هایی که کودکان در معرض آن هستند کاست. مسئله کمی پیچیده است. مثل تمام مسائلی که با انسان سر و کار دارند. ما مثلا بگوئیم که هیچکس از کودکان کار فال نخرد. بعد ممکن است این کودکان مورد سوء استفاده باندهای فحشاء و توزیع مواد مخدر قرار بگیرند و وضعیتشان بدتر شود. پس برنامه ریزی و ارائه راهکار در این زمینه، مثل راه رفتن روی لبه تیغ است و خیلی حساس است و به نظر می رسد زنجیره هایی که کودک را به کار پیوند داده است، باید مهندسی معکوس شود و روی هر حلقه برنامه کلان وجود داشته باشد. سازمانهای غیر دولتی مثل ما باید چشم ناظر جامعه باشند بر اجرای برنامه ها و تسهیل گر اقدامات محلی و بومی . این امر قطعا یک عزم ملی می خواهد و دلسوزی بسیار. جمعیت آنچه در توان دارد را در طبق اخلاص گذاشته است. حضور مستمر در کنار کودکان و تقویت این نگرش که " کودکی که بی سرپرست یا بد سرپرست است، برای همه آحاد جامعه در جایگاهشان وظیفه ایجاد می کند" در حقیقت مثل این است که سرمایه ای ملی به خطر افتاده است و ما باید همه احساس مسئولیت داشته باشیم. به عقیده من ورای اقداماتی که جمعیت به طور مستقیم برای بهبود وضعیت کودکان انجام داده است، مهمترین بخش کار همین فرهنگ سازی و به خصوص پرسشگری از افرادی است که مستقیما دراین زمینه مسئولیت دارند.تقویت اهرم های قانونی، بهبود وضعیت معیشتی و کاهش اعتیاد، ایجاد زیر ساختهای حمایتی مناسب برای والدین و اقدامات فرهنگی کارشناسی شده در محلات می تواند حلقه های مفقوده فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی باشد. البته موضوعی که فراموش کردم به آن اشاره منم، "کودکان اتباع خارجی " است .اصولا در کار بشردوستانه، ملیت و قومیت معنا ندارد. یعنی ما به عنوان یک سازمان بشردوستانه، وظیفه داریم که به هر کودک در معرض اسیب، خدمات بدهیم، فارغ از این که ایرانی است یا نه. اما در بحث کلان این وظیفه دولت است که وضعیت این اتباع را روشن و شفاف سازد و مکانیزمی برای خروج آنها از بن بستی که با آن دست به گریبانند، تعریف نماید. بالاخره بخشی از کودکان کار را کودکان افغان تشکیل می دهند که به دلیل حضور غیر رسمی در ایران، از حق تحصیل برخوردار نیستند و این خروج از تحصیل اگر با آسیب های اجتماعی متعاقب ترک تحصیل، گره بخورد، تضمیمن نیست که آتش آن دامن همه را نگیرد. پس با این دیدگاه، باید سیاست های کلان ، به نوعی برقرار گردد که پاسخگوی وضعیت کنونی باشد والا بسیاری از کارهایی که در اشل خرد انجام می گیرد، آینده ای را پیش روی این کودکان ترسسیم نخواهد کرد.


لطفا درباره سمینار توضیح بدید؟ این که درباره چیست؟اهدافش چیست؟چه برنامه ای برای سمیناردارید؟ با همکاری کدام ارگان ها برگزار میشه؟مدعوین چه کسانی هستند؟

بنا بر ماهیت سازمان ما که یک سازمان دانشجویی است و بیشتر اعضاء در آن دارای تفکر علمی بوده و خواستگاه آکادمیک دارند، به نظر می رسد جمع بندی علمی از آنچه در حال انجام است از یک سو و استفاده از تجربیات خارج از سازمان در جهت ارتقاء این دانش و تجربه و نزدیک ساختن این تجربیات با افکار عمومی، از سوی دیگر از مهمترین دلایل برگزاری این سمینار باشد.

سمینار توسط یک سازمان مردم نهاد برگزار می شه و البته مسئولین ذیربط در زمینه کودکان کار جزو مدعوین و سخنرانان هستند. همچنین متخصصین و اساتید دانشگاهی و پژوهشگران این حوزه و نیز همکارانی که در سایر سازمانهای غیر دولتی فعالیت دارند، برای ارائه نتایج و راهکارهای پیشنهادی خود، به عنوان سخنران در سمینار حضور دارند و در نهایت همه فعالین جامعه مدنی و هر کس که به مباحث کودکان و حل معضلات آنها علاقه دارد ، به این سمینار دعوت هستند و می توانند با مراجعه به سایت سمینار و ثبت نام، دربخش های مختلف حضور یابند. به کلیه دانشجویان عزیز در حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و مددکاری توصیه می کنم که کارگاههای تخصصی سمینار رو از دست ندهند.

یک بخش مهم این سمینار که فکر می کنم برای اولین بار تحقق یافته، صحبت درباره "جغرافیای کار کودکان در ایران" است. این که در اقصی نقاط ایران، وضعیت کار کودکان چگونه است و خواستگاههای کودکان کار کجاست و ماهیت کارها چه تفاوتی دارد و شاید یک آمار تخمینی از کل کودکان کار در ایران .


به نظر شما چرا در این حوزه (کودک کار) این قدر کم کاری شده؟و این کم کاری بیشتر متوجه کدام سازمان بوده؟

به نظر بنده ما از ضعف یک نگرش صحیح رنج می بریم. نگرش به کودکی و نوجوانی. اگر به این امر قائل باشیم که کودکان و نوجوانان فرصتها و ثروتهای جامعه ما هستند، شاید بسیاری از برخوردهایی را که امروز توسط توسط نهادهای ذیربط با کودکان کار شاهد هستیم، نداشته باشیم. به علاوه نگرش برخورد با معلول به جای علت نیز بسیار قوی است. در کل برنامه ریزی منسجمی در این سالها در این زمینه وجود نداشته است و نحوه برخوردها و تصمیمات دقیقا بسته به فردی داشته که در راس تصمیم گیری قرار گرفته است و میزان دلسوزی و اطلاع شخصی وی از عمق فاجعه . این نوع کار کردن هم خب می شود همینی که الان می بینیم.گرچه معضل کار کودکان یک مسئله میان بخشی است و همکاری بسیاری از دستگاهها را می طلبد، اما دو سازمانی که بیشترین وظیفه را دراین زمینه داشته اند، در طی سالها توپ را به زمین یکدیگر پاس داده و به جای برنامه های دقیق برای رفع علت های ایجاد این پدیده شوم، سعی در پاک کردن صورت مسئله نموده اند. تا آنجا که حتی آمار دقیق از مسئله ارائه نگردیده است. از آنجا که اولین گام برای کسی که عزم حل یک مسئله را دارد و می خواهد برنامه ای تدوین کند، جمع آوری اطلاعات صحیح است، نبود این اطلاعات خود دلیلی بر عدم وجود عزم تاکنون برای حل مسئله است. یک سر دیگر قضیه این است که برخی وزارتخانه ها که در مسئله بسیار نقش دارند اصلا تاکنون مسئولیتی در این زمینه تعریف نکرده اند. برای مثال آموزش و پرورش در فلان منطقه محروم تهران همان روند و سیاقی را دنبال می کند که مثلا در منطقه 1 دنبال می شود. مثلا معلم به بچه می گوید که برود و فلان مطلب را دراینترنت سرچ کند یا برای فلان جشن مبلغی را بپردازد و شاید نداند که در کلاسش بچه ای است که بعد از مدرسه با فالفروشی در خیابان هزینه تحصیلش را تامین می کند. این ها می تواند مسائلی باشد که ترک کردن مدرسه را تسهیل می کند و شاید به آنها توجه چندانی نمی شود.


برنامه بعدی جمعیت چیست؟

ما در حال حاضر با یک آسیب که شاید از عواقب کار کودک و فقر باشد، به طور روز افزون مواجهیم و آن " اعتیاد کودکان" است که متاسفانه در حال حاضر، در جامعه پاسخی برای ان وجود ندارد و مهمتر این که برای نگهداری و حمایت بعد از پاکی آنها راهکاری نیست. کودک آسیب دیده، پس از طی مراحل سختی که مسیر کودکانه ای برایش تعریف نشده است، باید به دامان خانواده و اطرافیان مبتلا به اعتیاد خود برگردد و یا خانه به دوش خیابانها شود. بسیاری از این کودکان حتی سر پناه هم ندارند و حتی از نداشتن اوراق هویت رنج می برند. به دلیل عادت به رها بودن در کوچه و محله، حضور در مراکز بهزیستی را هم بر نمی تابند و تازه به صلاح هم نیست که با این تجربیات پیچیده، در این مراکز اسکان یابند. در حال حاضر مشغول رایزنی برای یافتن راه حلی در این زمینه هستیم . همچنین برنامه های مربوط به زنان باردار مبتلا به اعتیاد و وضعیت فرزندپروری آنها را مد نظر داریم و طرح " مادرانه " در این راستا پیش می رود.


در آخر

امیدوارم همه کسانی که به تحقق روزی که هیچ کودکی درایران کار نکند، ایمان دارند را در این سمینار ببینیم و از حضور همه فعالین جامعه مدنی و متخصصان این امر و نقطه نظراتشان بهره مند شویم